در باره تومار دستمزدها
گفتگو با احمد بابائى
يک دنياى بهتر: بيش از بيست هزار کارگر تومارى براى اضافه دستمزدها تهيه و آن را براى وزارت کار و رفاه و تعاون ارسال کرده اند. نظر شما بعنوان يک فعال کارگرى در اين زمينه چيست ؟
احمد بابائى: قبل از هر چیز باید بگویم طومار نویسی شکلی از مبارزه است که نه در ایران بلکه در تمام دنیا که همواره عده ای وقتی تصمیم به اعتراض دارند به این نوع مبارزه متوسل میشوند. این نوع مبارزه در غرب و اروپا بیشتر به چشم می خورد و عمدتا آن بخش از جامعه به طومار نویسی متوسل میشوند که خواهان رفع یک ستم اجتماعی باشند که ملزومات آن را دولت و یا ارگان مربوطه به تصویب برساند. مثلا ممنوعیت کار کودکان و یا نفى قوانین علیه زنان و نظایر آن. طومار نویسی برای افزایش دستمزد را میتوان از همین چارچوب نگاه کرد. اما اگر فرضا کارگران یک کارخانه و مجتمع صنعتی وقتی برای افزایش دستمزدها مبارزه میکنند دیگر دست به طومار نویسی نمیزنند بلکه گروهی دسته ای و یا بخش عظیمی از کارگران تصمیم میگیرند در محل مثلا وزارت کار یا مجلس حضور یابند و اعتراض خود را به صورت تجمع اعلام کنند.
در عین حال تجربه مبارزه کارگران در ایران بارها نشان داد که کارگران براى تحقق خواستهاى برحق شان دست به اعتصاب و اعتراض زده اند. چه اعتراضات و اعتصابات کوتاه مدت یا طولانى تر در اشکال متنوع بيان اعتراض واقعى کارگرام بوده است. شايد بخشا قبل از اين اعتصابات تومار هم نوشتند. منظورم این است که کارگران شاغل به یک طومار نويسی صرف قناعت نکرده و به اقدام عملی دست می برند. اقدام اتحادیه آزاد کارگران مبارزه برای افزایش دستمزد است و جای تقدیراست و حمایت همه کارگران از آن را میطلبد اما نفس این عمل درخود به نظر می رسد و صرفا در چارچوب طومار نویسی مانده است. با توجه به موقعیت بحرانى جامعه ایران و با توجه به اینکه شیوه طومار نویسی بارها و بارها در ایران چه از طرف محافل و نهادها و تشکلهای کارگری و چه از جانب کارگران کارخانجات تجربه شده است٬ قاعدتا آدم از خودش خواهد پرسید چه کسی به این طومارها جواب خواهد داد؟ چه تضمینی برای اجرا آن هست؟ به سر سایر طومارهای که نوشته شده چه آمده است؟ اگر بازهم پاسخ ندادند چکار ميکنيد؟ بازهم تا سال ديگر صبر ميکنيد تا تومارى ديگر بنويسيد؟
همه این سوالها و سوالاتى از اين دست ابهاماتی است که ارزش کار طومار نويسى را با توجه به بى نتيجه بودن آن پائين مى آورد. به نظر من مطلوبیت طومار بردن آن به میان کارگران کارخانجات و مراکز صنعتی می باشد. يعنى آنجا که اهرمى دست کارگر است که طومار را بعنوان التيماتوم ميدهد تا بتواند اعتصاب راه بياندازد٬ کارگران را بسيج کند٬ و بطور واقعى جنبشى براى افزايش دستمزدها را بياندازد. در غير اينصورت٬ تنها طومار نوشتن٬ حتى آنجا که کارگران شاغل بصورت منفرد امضا ميکنند٬ و قرار نيست عملى اعتراضى بعد آن صورت گيرد٬ يعنى اتميزه کردن کارگر و گرفتن قدرت واقعى در توليد و تجمع در يک مرکز و استفاده نکردن از اهرم اساسى کارگران يعنى اعتصاب!
يک دنياى بهتر: آيا شما با نفس تومار نويسى مخالفيد و يا نامه به ارگانهاى رژيم را مناسب نميدانيد؟ انتقادتان به اين سبک کار بعنوان يک گرايش در ميان کارگران چيست؟
احمد بابائى: من در سوال بالا گفتم با طومار نویسی مخالفتی ندارم اما کافی نمیدانم. مخصوصا با نگاهی به تجربیات مبارزاتی کارگران در ایران و ایجاد شوراها و مجامع عمومی٬ طومار نویسی را بعنوان يک روش کار در چهارچوب گرایشات سندیکالیستی و توسل به قانون گرائى گرايش سندیکاليستی ميدانم. اين سياست ضمانت اجرائی ندارد٬ با دوام نیست٬ و تاثیر تشکل پذیری و گرد آوردن نیروی وسیع کارگران کارخانجات به حول خود را ندارد.
در بهترين حالت اينطور است که این طومارها را عده ای با اسم و امضا به دست مسئول و یا نماینده فلان وزارتخانه رژيم تحویل ميدهند تا روال اداری را طی کند و در نهایت جواب آن را مکتوب به دست صاحب نامه برسد. آنچه اتفاق افتاده است چرخش یک طومار نویسی صرف در دالانهای اداری رژيم اسلامى است.
اما اگر کارگران ميدانند که طومار آنها منجر به تغيير وضعيت شان از طرف سرکوبگران و استثمارگران شان نميشود٬ اگر ميدانند آنهائى که در وزارت کار و تعاون رفاه نشسته اند از مسببين بيکارى و سرکوب و فقر او هستند٬ اگر ميدانند که اين اوباش ضد کارگر بدون اعمال قدرت کارگران حاضر نيستند حتى دستمزدهاى عقب افتاده را بدهند٬ آنوقت متکى شدن به طومار نويسى تنها ميتواند در دراز مدت روحيه ياس و محافظه کارى در ميان کارگران را گسترش دهد. طومار هم شکلى از مبارزه و گوشه اى از آنست. آيه نيامده که حتما طومار بنويسيم و بعد اعتراض کنيم. گاهى نميشود٬ گاهى روحيه کارگران آمادگى اعتراض را ندارد٬ گاهى پراکندگى و موانع زياد است٬ لذا فعال کارگرى تشخيص ميدهد که اقداماتى براى بسيج کارگران صورت دهد. طومار ميدهند و ميدانند جواب نميگيرند اما ذهنيت کارگر را آماده و پتانسيل اعتراضى را بحرکت در مى آورند. کارگر کمونيست ميداند طومار مقدمه اى براى اعتراض و اعتصاب است. اگر نباشد٬ طومار فى النفسه٬ حتى اگر تملق دولت و قانون را هم نگويد٬ ماهيتا و از نظر عملى تفاوتى با روش و سياست گرايشات محافظه کار و حتى نوع خانه کارگرى ندارد. ترديدى نيست تمايز نهادها و افراد و کارگران شريف با عناصر مزدور نهادهائى مثل خانه کارگر بجاى خود محفوظ است. بحث برسر ماهيت روش اعتراضى است که در هر حال کارگر را به صحنه نمى آورد بلکه در انتظار قانون و مرحمت وزارت ضد کارگرى کار قرار ميدهد.